ایزدرام:
رام در اوستا رامَ Rama یا رامن آمده و در پهلوی رامشن گفته اند و به معنی صلح و سازش و خوشی و شادمانی، آرام، خوشحال و مطیع است.
در این آئین گل خیری زرد رنگ به این ایزد اختصاص داده شدهاست.
در کناربهمن (وهمن یا وهومنه ازامشاسپندان) سه دستیار او قرار میگیرند که نخستین آنها ماه ، دومین گوش و سومین رام است که قرینه ی وای محسوب میشود و در زندگی بعد از مرگ نقش خاصی را ایفا مینماید. در واقع در زندگی پس از مرگ، رام به ارواح نیکوکار و عادل مدد میرساند تا مشکلات و موانع را پشت سر بگذارند.رام یکی از جنبههای نیز به شمار میرود او نخستین پزشک مینوی است که چاره و درمان دردها به دست او سپرده شده است.
رام با صفت خواسترَ Xastra آمده که به معنی چراگاه و علوفه و اغذیه است. مجموعاً به معنی اغذیه خوب بخشنده است.
«ستیزه شکن نام من است، به ستیزگی چیره شونده نام من است، تموج آورنده آب نام من است، موج ریزنده نام من است، موج انگیز فام نام من است، زبانه کشنده نام من است.» (رام یشت، فقره ی ۴۷)


ارت:
(اشی) ارت یا اَرد در اوستا ، اشی ونگوهی( Asi.vAnuhi) نامیده شده است. کلمه ی اخیر (ونگهو Vanhu) صفت است یعنی نیک و خوب از همین ماده است. لغت (وه) یا (به) در فارسی .
ارت پاسبان گنجینه ی پارسایان است. نریوسنگ (Nerosengh) که در اواخر قرن دوازدهم میلادی به سر می برده است در تفسیر سانسکریت یسنا ۱ فقره ی ۱۴ کلمه ی اشی را به لاکشمی Laksmi به معنی ثروت ترجمه کرده است. نیکی اش در این است که ثروت اشخاص خوب را حفظ می کند و سزای کردار زشت گناهکاران نیز با این فرشته است. نامدارانی همچون هوشنگ، جمشید، فریدون و هوم پارسا، کی خسرو، زرتشت و کی گشتاسب او را ستوده اند و از او رستگاری خواستند. آدا پادشاه اخروی و اسم دیگر ارت است.
«و که من از آفریدگان مزدا گرسنگی و تشنگی را دور بدارم و که من از آفریدگان مزدا پیری و مرگ را دور بدارم و که من از آفریدگان مزدا در مدت هزارسال باد گرم و سرد را دور بدارم.» (ارت یشت، فقره ۳۰)


اشتاد:
ارشاد Arstat که در فارسی اشتاد گفته می شود. ارشتات یعنی راستی و دوستی اَرش که به معنی راستی می باشد. ارشتاد فرشته مؤنث است. ایزدی است که پاسبانی روز ۲۶ ماه به او سپرده شده است. اشتاد راهنمای مینویان و جهانیان است.

بهرام:
در اوستا وِرِترَعن (Verethraghan) و در پهلوی ورهران می باشد. بهرام به معنی فتح و پیروزی است. او فرشته پیروزی و نگهبان فتح و نصرت هندیان و پروردگار ملی آنان است. در هند در جنگ بر ضد سیاهان بومی آن سامان پشت و پناه آریائیها بوده و امروز در کیش برهمنی خداوند آسمان و بهشت است. یعنی؛ کشنده ی عفریت دشمن. ستاره ی مریخ در فارس بهرام نامیده می شود. در بهرام یشت مهر فرشته ی جنگ و رشن فرشته عدالت از یاران بهرام شمرده شده است.
«به سوی او سومین بار بهرام اهورا آفریده در کالبد اسب سفید زیبایی ها، گوشهای زرد و لگام زرین درآمد. در روی پیشانی او اَمَ خوب ساخته شده و خوب رسته هویدا بود. اینچنین بهرام اهورا آفریده درآمد.» (۱۱ بهرام یشت، کرده ی ۳)
زروان:
خدای زمان است و در اوستا شخصیتی کوچک دارد؛ اما در نوشته های ساسانی سخت مورد ستایش مردم است. ذات او جاودانگی است و سرچشمه هستی است. زروان در اصل خدا – پدری بوده است که از او همه خدایان و دیوان پدید آمدند.
هوم:
(گیاه و خدا) در سراسر اوستا غالباً از هئوم Heoma که در ویو کتاب مقدس برهمنان سومَ Soma می باشد؛ هوم هم گیاه است و هم خدا، سومه یکی از شخصیت های اصلی در مناسک ودایی است که در آنها او هم یک گیاه است و هم خدا. شیره ی گرفته شده را از صافی پشمینه ای می گذرانند و به حفره هایی که در آنها شیر و آب است، می ریزند. زردی این مایع به اشعه خورشید و روانی آن به ریزش باران تشبیه می شود. هوم ایرانی کاملاً شبیه سومه است. هوم مانند سومه جنگجوی بزرگی است. هوم تندرستی و قوت می دهد و به محصولات و فرزندان برکت می بخشد.
بند هشن در فصل ۱۴ فقره ی ۱۸ فشرده ی هوم را از خواص سرور و بزرگ کلیه ی گیاهان دارویی خوانده است. مراسم هوم پیش از زرتشت هم در میان ایرانیان معمول بوده است. دریسنا ۹ آمده است که:« در صبحگاهی فرشته هوم خود را به زرتشت ظاهر ساخت. زرتشت از او پرسید: نخستین کسی که در جهان مراسم هوم بجای آورد کیست؟ هوم در پاسخ گفت: ویونگهان نخستین بار بفشرد و به او پسری مثل جمشید داده شد. دومین ستاینده ی هوم آبتین است که در عوض فریدون به او عنایت شد. سومین اترط می باشد که در پاداش دو پسر مثل اورواخشیه و گرشاسب به او بخشیده شد. چهارمین پوروشسب است که پسری مثل تو زرتشت از او بوجود آمد. مراسم هوم از ممترین مراسم مزدسینا است.
«هوم زرین بلند را می ستاییم، هوم فزاینده ی گیتی را ما می ستاییم، هوم دور دارنده ی مرگ را ما می ستاییم.» (هوم یشت، ۲)
خشاتریا :
الهه جنگ که به ایرانیان فنون نبرد و ساخت جنگ افزار را یاد میداد و به آنها میآموخت در برابر مهاجمان چگونه از خود دفاع کنند.
ایندرا:
الهه خشم و قهر، ایندرا در میان الهه های ایران باستان، ایزد جنگاوری بوده و در اوستا برابر با دیو آمده است. ایندرا الهه خشم و قهر است، به نیروی خویش زمین و آسمان را از یکدیگر جدا میکند و همه جا را وسعت می بخشد، فرمانروای طوفانها و رودهاست، با روشنایی خویش تاریکیها را از میان میبرد و گاهی با گرز آهنین خود کوهها را شکافته و گناهکاران را کیفر میدهد. از صفتهای ایندرا، بهرام به معنای مانعشکن است.
اوش بام :
او به پرتوهای خورشید اشاره دارد و الهه پرتوها و اشعههای خورشید است.
One Response
مهتاج جان انصاری نازنین و هنرمند عالی بود ،،، اشتاد رو خیلی دوست داشتم ،،،موفق و سربلند باشی