تاریخچهٔ سفال در ایران
در همهٔ دوران ها در ایران باستان، انسان میکوشد با هنر و همهٔ ابزارهایی که در دست دارد بر طبیعت و نیروهای خیر و شر غالب شود. سفالگری هم یکی از ابتداییترین هنرهای انسان نخستین است که شاید هدفش از خلق آن جادو و چیره شدن بر طبیعت و بیان احساسات باشد.
باتوجهبه موقعیت جغرافیایی کشور ایران و وجود کویرهای بسیار، در همهٔ دوران ها شاهد رواج هنر سفالگری بودهایم. قدمت سفال برای 8 هزار سال قبل است و فرضیهای وجود دارد که ریشهٔ پیدایش و خلق آثار سفالی را در صنعت سبدبافی میداند، شاید گلهایی که اندود کنندهٔ کف سبدهای گیاهی بودند پس از خشکشدن و یا آتش گرفتن، الهامبخش تولید سفال شده است.

اولین سفالهای قرمز منقوش بهدستآمده از ایران باستان در این مکانها یافت شدهاند:
- چشمهعلی
- قرهتپه شهریار
- اسماعیلآباد
- تپه زاغه
- سیلک
- حصار
ساکنان تپه سیلک اولین کسانی بودند که نقاشی حیوانات وحشی و پرندگان و بز کوهی و خورشید را با رنگ سیاه، روی آثار سفالی میکشیدند.
سفال منقوش یافت شده در ایران باستان
سفال چیست و سفالگر کیست؟
سفال اثری مقدس است چرا که از چهار عنصر اصلی (آب، باد، خاک، آتش) ساخته میشود و سازندهٔ این اثر را سفالگر میگویند. دستان سفالگر نمونهٔ کوچک خالقی است که با عشق از عناصر چهارگانه اثر هنری خلق میکند.
بهترین نوع خاک برای استفاده در این هنر نفیس، خاک رس است که نزدیک به رنگ قرمز است و دلیل این رنگ و جود آهن بسیار زیاد در آن است.
ابزاری که برای خلق ظروف و مجسمهٔ سفالی لازم است ازاینقرار است:
- دستان سفالگر
- چرخ سفالگری که درگذشته بهصورت دستی چرخیده میشد و امروز با استفاده از برق
- عنصر خاک بهعنوان اولین مواد مورداستفاده
- عنصر آب برای ترکیب با خاک و تبدیل به خمیر منعطف
- عنصر هوا برای خشکشدن اثر
- و عنصر آتش برای پختن اثر در کوره و تبدیل آن به ظرف یا مجسمهای مقاوم و کاربردی
در ادامه به مصاحبه با سفالگری از سرزمین سفال ایران و پایتخت سفال جهان میپردازیم:
آقای علی جعفری 40 سال دارد و متولد و ساکن تهران است. او در دههٔ سوم زندگیاش به طور اتفاقی وارد فضای سفال شده و از این بابت بسیار خوشحال است. ادامهٔ داستان را از زبان این سفالگر میشنویم.
_ آقای جعفری ممنون از این اینکه برای گفتگو با سایت فرهنگ ایرانزمین زمان میگذارید. لطفاً از شروع کار سفال بگویید.
+ قصهٔ شروع کار من برای زمانی بود که اصلاً منتظر سفال و سفالگری نبودم و برای امری تجاری به لالجین سفر کردم اما خاک و آب اجازه نداد که من به تهران برگردم و من را جذب اعجاز خود کرد. فضا و جو آن مجموعه چنان برای من جذاب و دوستداشتنی بود که به سمت سفالگری سر خوردم. یک جا به خودم آمدم و دیدم انرژی که از آبوخاک و بوی آن میگیرم آنقدر کافی هست که به هیچ کار دیگری فکر نکنم. فضای خلوتی در کارخانهای در لالجین تداعی زندگی و کار در دل طبیعت بود و حد اعلای کیفیت زندگی که این روزها عموماً از آن محروم شدهایم.
_ راجع به مجموعه و تولیدات آن برای ما بگویید.
+ یک مجموعهٔ تولید سفال که عمدتاً محصولاتمان به کشورهای لهستان، انگلستان، آلمان، هلند و… صادر میشود. اغلب بطور تخصصی در این مجموعه گلدان تولید میشود. تولید در این مجموعه بهصورت سنتی و صنعتی است. سنتی همان تولید ظروف با چرخ سفالگری و صنعتی تولید با ماشینآلات و قالب میباشد.
_ برای تولید آثار از چه چیز الهام میگیرید؟
+ باتوجهبه این که کار ما تولید انبوه است اما به چشم صنعت نمیتوان به آن نگاه کرد و کاملاً در گروه خلق آثار هنری جای میگیرد زیرا تکتک ظروفی که تولید میشوند روح و شخصیت دارند و در جزئیات باهم تفاوت دارند و برای این کار بهترین الهام از طبیعت و منشأ وجود است. من بعد از خلق ظروف و گلدانها میتوانم بارها به آنها نگاه کنم و شگفتزده شوم. بااینوجود که این هنر کاربردی است و در واقع هنر برای بازار و سفارشدهنده است اما تکتک آثار از قلب ما تولید میشود و کاملاً حسی و عرفانی است حتی در مرحله تولید شاید نمیتوان به چشم شغل به آن نگاه کرد چو آرامش لحظات ساخت و شکلگیری سفال با کار دیگری قابل مقایسه نیست.
بیشترین الهام از طبیعت در مرحله رنگ و لعاب میتوانیم ببینیم.
_ راجع به درآمد از این هنر توضیح بدهید.
+ اخیراً کسب درآمد ین شغل بسیار بهتر از قبل شده و با توجه به تقاضای مخاطب خارجی و صادرات سفال، برای مردم جذابتر هم شده اما بخش ناراحتکننده مرگ کارهایی با ابعاد بزرگ است، درگذشته کسانی بودند که برای مثال گلدانهایی با ابعاد بزرگ تولید میکردند اما امروز به دلیل شاید دردسر و سختی دیگر دست به تولید آن نمیزنند و بازماندگان فقط از نسل قدیم هستند و اگر صادرات به کشورهای عربی نبود احتمالاً دیگر کار بزرگ تولید نمیشد.
_ مراحل تولید یک اثر سفالی را از صفر تا صد توضیح بدهید.
+ در ابتدا خاک را سرند (غربال کردن خاک و یکدست شدن خاک نرم) میکنند و خاک رس لطیف جدا میشود که امروز کارگاههایی هستند که گل تولید میکنند.
گل وارد دستگاهی شبیه به چرخ گوشت میشود و با توجه به نوع کار در دستگاه میماند.
گل ورز داده میشود و در ابتدا این کار بسیار شبیه نانوایی است. بسته به نوع تولید گل نرم یا خشک است مثلاً اگر برای تولید کاسه است میتوان گل نرمتری استفاده کرد و اگر برای ظرفی با ارتفاع بیشتر است، بهتر آن است که گل سختتر باشد و مقاومتر.
سپس شاگرد برای اوستا گل را به میزان لازم چونه (جداسازی بخشی از گل به میزان مشخص برای استفاده) می کند و گل روی دستگاه قرار میگیرد و با چرخ سفالگری و دستان اوستا شکل مشخصی پیدا میکند و پس از آن روی تخته چوبی قرار داده میشود و روی آن چیزی پهن میشود که با آرامش خشک شود زیرا عجله در این کار باعث مرگ اثر است و باد و خشکشدن سریع باعث شکستن آن میشود.
مرحله بعدی خشکشدن در قفسه است و بعد از آن در کوره با دمای حدود 900 درجه چیده میشود و برای 12 الی 14 ساعت پخت آماده میشود.
پس از پخت دو روز زمان لازم است تا بهآرامی کوره خنک شود و آب در دل این آثار تکان نخورد و به مرحله رنگآمیزی و نقاشی برسد.

این گفتگو را بیا بیتی از خیام به پایان خواهیم رساند:
در کارگه کوزهگری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزهگر و کوزه خر و کوزه فروش
نظر شما در مورد سفالگری و تاریخ سفال در ایران چیست؟ چه آیندهای را میتوان برای آن متصور شد؟