چوگان:
نام چوگان از نام چوبی که در آن استفاده میشود برگرفته شدهاست. یعنی چوب+گان. این کلمه در فارسی قدیم به صورت چوپگان و چوبکان هم گفته میشد. اگر سرعت گوی ، سرعت حرکت چوگان(چوب دست) و سرعت اسب را با هم جمع بزنیم، چیزی بیش از 360 کیلو متر در ساعت خواهد بود. به همین دلیل چوگان سریع ترین بازی جهان نامیده است.
این بازی دارای چهار رکن اصلی است:اسب، گوی یا توپ، چوبدست و سوار که البته در این بازی اسب ها 70 درصد نقش دارند و در واقع کار اصلی را اسب انجام میدهد. طی این بازی قرار است گوی داخل دروازه حریف برود و برای این کار اسب چوگان باید باهوش باشد و دقیقأ گوی را تعقیب کند.
این بازی از 600سال قبل از میلاد در ایران شکل گرفت و در زمان هخامنشیان بازی میشده است. چوگان به هنگام کشور گشایی داریوش اول در هند، در آن کشور رواج یافت.
رودکی اولین شاعری است که پس از اسلام از چوگان نوشته است. و فردوسی نیز بسیار از آن نام برده است. فردوسی راجع به قصه ی بازی چوگان سیاوش و افراسیاب اینگونه می نویسد:
همه کودگان را به چوگان فرست
بیارای گوی و به میدان فرست
اسناد تاریخی نشان دادهاند که شاه عباس چوگان باز بودهاست و حتی پیش از اینکه به اصفهان بیاید درقزوین که پایتخت ایران بوده چوگان بازی میکردهاست. همچنین میدان نقش جهان اصفهان برای چوگان بازی بنا نهاده شده بود. اروپاییان در زمان صفویان و در زمان استعمار خود در هند، با این بازی آشنا شدند و افسران انگلیسی نیز بهطور حرفهای چوگان را در باشگاه کلکته آموخته و با خود با انگلیس بردند. بعدها نیز ورزشهایی از قبیل گلف و هاکی پدیدآوردند که دستههای استفاده شده در این بازیها به همان چوب چوگان برمیگردد. در سال1860 میلادی چوگان در انگلیس متداول میشود. سپس از این کشور بازی به آمریکای جنوبی میرود و به شدت رواج مییابد چنانکه اکنون چوگان در آمریکای جنوبی از همه جای دنیا بیشتر بازی میشود و طرفداران بسیاری نیز دارد.
این ورزش در ایران پس از صفویان کمکمرو به فراموشی رفت. البته در زمان پهلوی ، در ارتباط با اروپاییان، چوگان دوباره مورد توجه قرار گرفت، ولی مانند گذشته رواج نیافت. امروزه سعی میشود توجه بیشتری به این ورزش نشان داده شود. همچنین اقداماتی برای تاُسیس زمینهایی سرپوشیده برای زنان انجام شده است.
چوگان بازی بیانگیزهای نبودهاست و کاملاً یک بازی استراتژیک است که آمادگی سوار و اسب را با هم نیاز داشتهاست. سوار و اسب در بازی چوگان مشق رزم میکردهاند. اسب وقتی مقابل مانعی قرار میگیرد، فرار میکند اما اسب چوگان به سمت مانع رفته و خود را در شرایطی قرار میدهد که سوار، چوگان بزند. اسبی که خود با شرایط چوگان باز در میدان تطبیق میدهد براحتی در میدان جنگ نیز حضور مییابد.
شاه وزیر:
اين بازى از قدمت زيادى در ايران برخوردار است و انواع آن در نقاط مختلف ايران اجرا ميشود. در شروع بازی به روش های گوناگون مانند انداختن قاپ و يا قوطى كبريت و يا نوشتن روى برگه هاى قرعه، افرادى بعنوان شاه، وزير، جلاد و دزد انتخاب ميشوند. سابقأ در قهوه خانه هايى كه پاتوق پهلوانان و زورخانه كاران بود و بزرگان و ريش سفيدان محله ها نيز شركت مى كردند. در اين مجامع، بازى غالبا فرستادن صلوات و غزل خوانى و مرثيه خوانى و پخش شيرينى و چاى همراه بود. در شكل كنونى اين بازى، شاه از وزير ميخواهد كه دزد را معرفى كند چنانچه وزير، دزد را درست حدس بزند شاه دستور تنبيه دزد را ميدهد و اگر به اشتباه جلاد را بعنوان دزد معرفى كند شاه دستور تنبيه وزير را ميدهد. تنبيه ها معمولا شامل زدن ترنا به كف دست،سياه كردن صورت، سواري دادن به همه، كشيدن سبيل آتشين، خريد چاى براى همه، آواز خوانى و بسيارى از موارد ديگر است.
آدیل مانج(پنجره بازی):
در اين بازى با قرعه کشی، يكى از بازيكنان روى زمين نشسته و پاهاى خود را دراز مى كند، سپس همه بازيكنان تك به تك از روى پاهاى او مى پرند. در مرحله دوم پاشنه پاى خود را بر روى پنجه پاى ديگرش قرار مى دهد، افراد پرنده اين بار از روى دو پاى وى میپرند. در مرحله سوم بازيكن نشسته يك دست خود «وجب باز شده» را بر روى دو پا قرار ميدهد و در مرحله چهارم ازدست ديگرش استفاده مى كند. اگر هر فردى هنگام پريدن، پايش به بدن فرد نشسته تماس پيدا كند بازنده شده و بايد جاى فرد نشسته بنشيند. در ادامه بازى، اگر همه افراد توانستند از روى دست و پاى فرد نشسته بپرند، به قيد قرعه، يكنفر ديگر انتخاب شده و روبروى فرد نشسته مى نشيند طورى كه كف پاهايشان به هم مماس باشد و اين بار ارتفاع مانع، دوبرابر مى شود و يا برخى اوقات پاها را باز مى كنند و مانع به صورت طولى گسترش پيدا مى كند. در برخى نقاط، افراد نشسته تا چهار نفر افزايش پيدا مى كنند به اين صورت كه دو نفر از پاها و دو نفر ديگر از پنجه هايشان استفاده مى كنند و ارتفاع مى تواند به بيش از دومتر نيز برسد.
عمو زنجیر باف:
شركت كنندگان دستهاى يكديگر را گرفته و نيم حلقه اى را تشكيل ميدهند، دونفر كه از قدرت و چابكى مناسبى برخوردار باشند بعنوان عموزنجير باف و سرگروه انتخاب شده و در دو سر اين نيم حلقه قرار ميگيرند. سرگروه با همراهى ديگر بازيكنان، سوالاتى را بصورت آهنگين از عمو ميپرسد و عمو نيز پاسخ ميدهد: عموزنجيرباف/ بعله. زنجير منو بافتى/بعله. پشت كوه انداختى/بعله. بابا اومده/چى چى آورده. نخود و كشمش/بخور و بيا. با صداى چى/با صداى گاو(يا صداى حيوانات ديگر) تا عمو نام حيوانى را ميبرد؛ سرگروه و ساير افراد، صداى آن حيوان را درآورده و از زير دست عمو و نفر دومى كه به او متصل است، عبور ميكنند، لذا نفر دوم پيچ خورده و كتف بسته ميشود و اولين حلقه زنجير تشكيل ميشود. اين كار آنقدر تكرار ميشود تا همه بازيكنان غيراز عمو و سرگروه، كتف بسته و زنجير شوند. سپس عمو از يكطرف و سرگروه از طرف ديگر، زنجير را ميكشند تا دست دو بازيكن از افراد زنجير جدا شود. در انتهاى بازى اين دو نفر بايد جريمه شوند
قیقاج:
قيقاج در معناى لغوى به معناى حركت با پيچ و خم است، در اين بازى، افراد، سوار بر اسب در حالى كه به سرعت مى تازند، هدفى را نشانه مى گيرند و غالبا با اسلحه به سمت آن شليك مى كنند. بازى به اين ترتيب انجام مى شود كه در ميدان مسابقه هدفى را مشخص میکنند. سواركاران (زن و يا مرد) با سرعت و چهارنعل، ضمن گردش ها و حركات آكروباتيك، مانند دورزدن هاى بخصوص وجهش از روی اسب، هدف را نشانه رفته و به شيوه هاى مختلف از روى اسب، از زير شكم و ميان دو دست اسب، تيراندازى مى كنند.
در مراسم عروسى برخى از عشاير و يا اقوام غرب ايران هنگامى كه عروس را به خانه داماد مى آورند، سواركاران با انجام بازى قيقاج، همراه با نواى سرنا شادى و هيجان خاصى را به مراسم مى بخشند.
اين بازى كه متاثر از فرهنگ مردم منطقه است توام با حماسه و سلحشورى است و روحيه شهامت طلبى و پهلوانى را تقويت مى كند.
اسب در زندگى اجتماعى عشاير ايران نقش حياتى و اسطوره اى دارد و بسيارى از فعاليت هاى زندگى با آن انجام مى شود.
کش بازی:
شركت كنندگان به دو گروه مساوى تقسيم ميشوند و با قرعه کشی افراد كنارى و ميانى مشخص ميشوند. حداقل سه نفر بايد در اين بازى شركت كنند دو نفر كه كش را به كمك پاهايشان بگيرند و يك نفر كه از روى كش بپرد. تعداد افراد مى تواند بيشتر هم باشد. افراد كنارى، كش و يا طنابى را كه دو سر آن به هم گره خورده و بصورت حلقه درآمده است را به دور پاى خود مى اندازند. در مرحله اول، تيم ميانى جفت پا روى كش مى پرد به صورتى كه كش زير پايشان قرار گيرد اگر كش زير پايشان قرار نگيرد بازنده ميشوند. در مرحله بعدى افراد ميانى با يك پا اولين رشته طناب را از بالا به پايين كشيده و بعد با پاى ديگر، آن يكى طناب را به زير پا مى آورد.اين بازى چندين مرحله ديگر دارد كه هر كدام اسم مخصوصى دارد در مراحل مختلف بازى، كش را بالاتر مى برند تا كار سخت تر شود. اين بازى ممكن است تا 10 مرحله ادامه پيدا ميكند و اگر حتى يك نفر از گروه ميانى بتواند به مرحله نهايى برسد، افراد هم گروه او كه در مراحل قبلى بازنده شده اند ميتوانند مجددا وارد بازى شوند. در غير اينصورت، جاى دو تيم عوض ميشود..